آزمایشگاه واهمیت آن دریادگیری علوم تجربی
منبع: مجله رشد مديريت مدرسه، شماره ۳، ۱۳۸۶. كليد واژگان: آزمايشگاه، انجام آزمايش، امكانات آزمايشگاهي، مديران مدارس، پيشرفت تحصيلي اشاره در چند سال اخير تلاشهاي زيادي جهت تجهيز مدارس از لحاظ مواد شيميايي، ابزار، تجهيزات و نرم افزارهاي ويژه آموزش مجازي و شبيه سازي فعاليتهاي آزمايشگاهي صورت گرفته است؛ اما اين اقدامات تاثير اندكي در استفاده اثربخش از آزمايشگاهها و انجام فعاليتهاي عملي در مدارس دوره متوسطه داشته است. شواهد موجود نشان دهنده اين امر است كه موانع متعددي سبب غيرفعال شدن آزمايشگاههاي مدارس گشته است. يكي از عوامل موثر در استفاده بهينه و اثر بخش از آزمايشگاههاي مدارس در آموزش علوم دوره متوسطه و حتي راهنمايي، توجه ويژه مديران مدارس به استفاده از آزمايشگاه و انجام آزمايش در كنار آموزش مفاهيم مرتبط است كه سبب افزايش ميزان پيشرفت تحصيلي دانشآموزان و درك عميقتر مفاهيم ميگردد. در اين مقاله به استناد پژوهشهاي انجام گرفته، به بررسي نقش انجام آزمايش در آموزش اثربخش علوم تجربي و نيز جايگاه مهم مديران مدارس در استفاده بهينه از آزمايشگاه و امكانات موجود در مدارس پرداخته ميشود. مقدمه فعاليتهاي آزمايشگاهي يکي از ارکان اصلي آموزش علوم تجربي محسوب شده و موجبات رشد دانش علمي، مهارت و نگرشهاي علمي دانشآموران را فراهم ميسازند. انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي علاوه بر تثبيت يادگيري و افزايش ميزان ماندگاري مفاهيم آموخته شده، سبب دست ورزي و کسب مهارتهايي ميگردد که در زندگي روزانه مورد استفاده قرار گرفته و زمينههاي نوآوري، خلاقيت و تفكر انتقادي را در فراگيران فراهم ميسازد. در برنامه درسی کشورهای موفق در آموزش علوم، استفاده از آزمایشگاه و انجام فعالیتهای عملی، بخش جدایی ناپذیری از موضوع درسی است و تاکید زیاد بر تحقق اهداف مهارتی و نگرشی سبب شده است تا توجه خاصی به رشد مهارتهای دستورزی صورت پذیرد( بدريان، 1385). صاحبنظران آموزش علوم تجربي، انجام آزمايش را ضروريترين بخش برنامه درسي علوم تجربي ميدانند. بدون شک انجام آزمايش، نقش زيربنايي در درک عميق مفاهيم دارد و مثال چيني که ميگويد: ميشنوم، فراموش ميکنم؛ ميبينم، به ياد ميآورم؛ انجام ميدهم، ميفهمم؛ به خوبي بيانگر نقش و اهميت انجام آزمايش در يادگيري مفهومي است. انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي مناسب نه تنها سبب عميقتر شدن ميزان دانش و آگاهيهاي فراگيران ميشود؛ بلکه يکي از مهمترين روشها جهت دستيابي به اهداف مهارتي و نگرشي در برنامه درسي محسوب ميشود. از طرف ديگر انگيزش و فعال نگهداشتن فراگيران در كلاس درس علوم تجربي چالش بزرگي است كه حتي ذهن مديران و معلمان حرفهاي و با تجربه را نيز به خود مشغول كرده است. پژوهشها نشان داده است كه به كارگيري شيوههاي سنتي رويكرد ياددهي- يادگيري نميتواند پاسخگوي نيازهاي آموزشي عصر حاضر باشد. با خروج از رويكرد آموزشي حافظهپرور و به چالش كشاندن ذهن فراگيران از طريق انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي مناسب و همچنين نگاه بين رشتهاي به آموزش علوم تجربي، مي توان فراگيران را در رويكرد ياددهي- يادگيري فعال نموده و روحيه انجام فعاليتهاي گروهي و مشاركتي را در آنها پرورش داد (اصفا، 1385). دلایل زیادی وجود دارد که به نوعی بیان کننده اهمیت انجام آزمايش در آموزش اثر بخش علوم تجربي میباشند. برخی از این دلایل عبارتند از: 1- انجام آزمايش به دانش آموز کمک میکند تا مهارتهای مورد نياز یک دانشمند را کسب کند. این مهارتها عبارتند از: برنامهریزی، مشاهده دقیق، اندازهگیری، ثبت دقیق و درست اطلاعات، نمایش شفاف و به دور از اغراق اطلاعات، ارائه صحیح نتایج و یافتن ارتباط منطقی بین متغیرها. 2- انجام آزمايش سبب می شود تا دانش آموزان حقایق و مفاهیم علمی را بهتر درک نمایند. 3- انجام آزمايش سبب فعال شدن یادگیری شده و دانش آموزان را وادار می کند تا درباره اهداف آزمايش فکر کنند. بنابراین با اجرای آزمايش، به جای اینکه دانشآموزان در مقابل بارش یک طرفه اطلاعات از طرف معلم تسلیم شوند، به طور فعال در مبادله اطلاعات و تجربه با معلم شریک می شوند. 4- انجام آزمايش سبب واقعی تر جلوه دادن حقایق علمی می شود. 5- انجام آزمايش به دروس علوم تجربی هیجان و علاقه بیشتری می بخشد. 6- انجام آزمايش سبب رشد مهارتهای مورد نظر برنامه درسی و اهداف آموزشی نظیر: گسترش ارتباطهای علمی، رشد سواد علمی و توانایی استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات می شود. هر چند در انجام آزمايش و آموزش اثربخش علوم تجربي در مدارس، مشكلات و موانع متعددي وجود دارد؛ اما بايد توجه كرد كه در چند دهه اخير، هيچ يک از موضوعهاي درسي در سطح جهاني، به اندازه دروس علوم تجربي دچار تغيير و تحول نشده است. گر چه محتواي درس علوم تجربي به خودي خود به دليل پيشرفت فزاينده علم و دانش بشري روز به روز جديدتر و فربهتر ميشود، ولي اين تغيير تنها از جنبه محتوايي، آموزش علوم را در بر نميگيرد. اين نکته مورد قبول همگان است که دانشآموزان در آينده در شرايطي متفاوت با شرايط زندگي کنوني زندگي خواهند کرد و با مسايل کاملاً جديدي روبرو خواهند شد. بسياري از مسايلي که آنان در آينده با آن مواجه خواهند شد، هم اکنون يا اصلاً وجود ندارند و يا آنقدر به نظر ما مهم نميآيند که قابل طرح در برنامههاي درسي مدارس باشد. بنابراين تغيير رويکردهاي آموزشي، نوآوري در روشهاي تدريس و ارائه محتوا با روشهاي اثربخش، از حياتيترين برنامههاي توسعه و پيشرفت علوم تجربي در هر جامعه محسوب ميشود (Harlen, 1999). انجام آزمايش و ياددهي- يادگيري علوم تجربي انجام آزمايش به مجموعهاي از اعمال و فعاليتها گفته ميشود که به منظور شناخت پديدهها و در جهت سنجش فرضيهاي انجام گرفته و موجبات دست ورزي و کسب مهارت و تجربه را فراهم ميسازد. در انجام آزمايش ممکن است از ابزار و وسايل خاصي استفاده شود. بيشتر فعاليتهاي مربوط به انجام آزمايش در محيط ويژهاي به نام آزمايشگاه انجام ميشود. آزمايشگاه ميتواند از اطاقهاي مجهز به ابزار، وسايل و مواد آموزشي مختلف تا مكانهاي مربوط به زندگي روزمره متغير باشد. پس هر جايي را كه امكان پژوهش علمي(ساده و پيچيده) وجود داشته باشد، ميتوان آزمايشگاه تلقي كرد. فعاليتهاي انجام گرفته در آزمايشگاه براي رسيدن به هدفهاي گوناگوني انجام ميشود كه بستگي به دورههاي تحصيلي و نيز آموزشي يا پژوهشي بودن آنها دارد. منظور اساسي از فعاليتهاي آزمايشگاهي آشنا ساختن دانشآموزان با ماهيت روش پژوهش علمي، از قبيل مشاهده، جمعآوري و سازماندهي اطلاعات و نتيجهگيري منطقي از آنها است. فعالیتهای آزمایشگاهی همواره نقشی کانونی و برجسته در برنامهدرسی آموزش علوم تجربي داشته است و دبيران فيزيك، شيمي و زيستشناسي بر این باور بودهاند که از درگیر کردن دانشآموزان در فعالیتهای آزمایشگاهی بهره های فراوان میتوان گرفت. انجام آزمايش در علومتجربي نقش مؤثري در يادگيري عميق و پايدار در دانشآموز دارد و اين امر نه تنها سبب ايجاد انگيزه در دانشآموزان ميشود؛ بلكه آنها را با مراحل اكتشاف علم و روش علميآشنا ميكند تا مطالب را از نو كشف و تجربه كنند. چالشهاي پيشرو در انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي بيشتر معلمان به اهميت استفاده از فعاليتهاي آزمايشگاهي در آموزش اثر بخش فيزيک، شيمي و زيست شناسي واقفند و معتقدند که بايد در آموزش علوم از فعاليتهاي آزمايشگاهي مناسب استفاده شود؛ اما در بيشتر مواقع اين امر محقق نمي شود. موانع متعددي وجود دارند که باعث مي شود تا معلمان نتوانند به راحتي از فعاليتهاي آزمايشگاهي در آموزش علوم استفاده نمايند. به استناد پژوهشهای انجام گرفته (حاج قاسمی، 1384 ، یزدانی، 1385 و اصفا 1385)، مشخص شده است که عوامل مختلفی سبب کم توجهی به آزمايشگاه و انجام فعاليتهاي عملي در مدارس شده اند. سه مورد از مهمترین این عوامل مزاحم عبارتند از: 1. کمبود امکانات، ابزار و وسایل آزمایشگاهی 2. بی توجهی معلمان، مدیران و مسئولان نسبت به انجام آزمایش 3. توجه کمتر به نمره آزمایشگاهی در ارزشیابی پایانی و آزمونهای سراسری کمبود امکانات، ابزار و آزمایشگاه مناسب یکی از مهمترین علتهای عدم استفاده از فعالیتهای آزمايشگاهي است؛ اما باید اذعان کرد که حداقل امکانات در همه مدارس کشور، حتی دورافتاده ترین و محرومترین مدارس نیز وجود دارد و در صورت وجود انگیزه لازم در معلمان، می توان از این وسایل به نحو موثرتری استفاده کرد. کمبود وسايل و ابزارهاي لازم در آزمايشگاه بهانهاي براي عدم انجام فعاليتهاي عملي مناسب براي آموزش فيزيک، شيمي و زيستشناسي در دوره متوسطه شده است. چرا که بسياري از آزمايشهاي درج شده در كتابهاي درسي، با وسايل و ابزارهاي موجود در مدارس قابل انجام ميباشند(صفري، 1385). اگر در يکي از مدارس دولتي حضور يافته و پاي صحبت دانش آموزان بنشينيد، آنان خواهند گفت: «در مدرسه ما امکانات خوب آزمايشگاهي وجود ندارد، به سختي وسيله يا مواد شيميايي سالم پيدا شده و متصدي آزمايشگاه ماهر نيز نداريم». مدرسه اي که در برنامه درسي خود بدون فراهم ساختن امکانات آزمايشگاهي به آموزش علوم تجربي مي پردازد، از ارائه حداقل حمايتهاي خود از دانش آموزان کوتاهي کرده است. مسئولين مدرسه نبايد در تامين امکانات آزمايشگاهي خود را فريب داده و يا کوتاهي نمايند. مدارسي که داراي منابع و امکانات محدودتري هستند، لازم است تا فعاليتهاي آزمايشگاهي را که نيازمند حداقل امکانات آزمايشگاهي بوده و قابل اجرا در کلاس درس باشند، و يا حتي به صورت مطالعه ميداني يا پژوهش در بيرون از کلاس درس نيز قابل اجرا باشند، انتخاب کرده و اجرايي نمايند. حتي هنگامي که به علت محدوديت امکانات آزمايشگاهي، معلم ناچار به اجراي نمايشي آزمايش مي شود، دانش آموزان مي توانند به طور فعال در رويکردهاي انتخاب شده شرکت نموده و حالت يادگيري را از حالت غير فعال خارج سازند. بيشتر مدارس فاقد متصدي آزمايشگاهي ماهر هستند؛ اما در غياب آنها نيز مي توان با بهره گيري از يک يا چند نفر از دانشآموزان، بخش اعظم فعاليتهاي آزمايشگاهي را انجام داد. بسياري از معلمان فيزيک، شيمي و زيست شناسي معتقدند که اگر بخشي از زمان کلاس درس را به انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي اختصاص دهند، در اين صورت نمي توانند کتاب درسي را در مدت زمان مقرر شده به پايان برسانند. در برنامه درسي مدارس متوسطه، انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي بخشي از برنامه درسي بوده و زمان لازم براي انجام اينگونه فعاليتها در برنامه درسي در نظر گرفته شده است و با يک برنامه ريزي دقيق و منظم ميتوان از وقت کلاس به نحو شايستهاي هم براي آموزش مفاهيم و هم براي انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي استفاده کرد. از آنجايي که در برنامه درسي آموزش علوم، حدود 20 درصد نمره پاياني هر درسي به فعاليتهاي آزمايشگاهي اختصاص دارد، بنابراين منطقي خواهد بود که 20 درصد کل زمان کلاس در يک سال تحصيلي به انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي اختصاص داده شود. همچنين بايد دقت کرد که معلمان در چارچوب برنامه درسي فعاليت نمايند. معمولاً معلماني که به انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي مبادرت نمي ورزند، تلاش ميکنند تا به ارائه مطالب و مفاهيمي فراتر از موضوعهاي مورد بحث برنامه درسي بپردازند. اين عمل نه تنها موجب اتلاف وقت کلاس درس مي شود، بلکه در صورت ارائه مفاهيمي سخت و خارج از کتاب درسي، موجبات منفعل شدن دانش آموزان را فراهم مي سازد. بعضي از معلمان از کوچک بودن اندازه کلاس درس، آزمايشگاه و يا زياد بودن تعداد دانش آموزان شکايت کرده و مي گويند که در کلاس درس آنها بين 40 تا 50 نفر دانش آموز حضور داشته و فضاي کافي براي انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي وجود ندارد و با حرکت و جابه جايي دانشآموزان نظم کلاس به هم خورده و کنترل دانش آموزان بسيار دشوار است. شکي نيست که انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي در يک کلاس درسي پر جمعيت مشکل است. معمولاً ميانگين تعداد دانش آموزان در هر کلاس درس به طور متوسط 30 نفر در نظر گرفته شده و فضاي کافي براي آنها لحاظ مي شود. در صورت زياد بودن تعداد دانش آموزان و يا کوچک بودن اندازه آزمايشگاه، مي توان فعاليتهاي آزمايشگاهي را در يک سالن بزرگتر انجام داد و يا اينکه دانش آموزان را به گروههاي کوچکتري تقسيم کرده و به نوبت اقدام به انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي نمود. نقش مديران در استفاده بهينه از فعاليتهاي آزمايشگاهي در رابطه با نقش مديران و كادر اداري مدارس، پژوهشها نشان داده است كه شيوههاي مديريتي خاص به دليل بالا بودن قيمت وحفظ و نگهداري وسايل و امكانات آزمايشگاهي، و نيز حفظ نظم در محيط آموزشگاهي و عدم اعتقاد به نقش زير بنايي انجام آزمايش در آموزش علوم، سبب شده است تا تمرين مهارتهاي اساسي در آزمايشگاهها، حتي براي معلمان نيز محدودتر شود(Millar, 2004). به استناد پژوهشي كه اخيراً در سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي صورت گرفته است (اصفا، 1385)، سؤالي با اين مظنون: «تا چه اندازه مديريت و كادر اداري آموزشگاه در اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي با معلم همكاري ميكنند؟» از افراد شركت كننده در اين پژوهش پرسيده شد كه توجه به جزئيات پاسخهاي داده شده، ميتواند حائز اهميت باشد. جامعه آماري اين پژوهش شامل مدارس دوره متوسطه شهر تهران بوده و كليه دبيران فيزيك، شيمي و زيستشناسي و نيز گروههاي آموزشي مربوطه همراه با متصديان آزمايشگاهي و دانشآموزان بيست مدرسه دخترانه و پسرانه، در اين پژوهش شركت داشتند. همانطور كه در جدول-1 نشان داده شده است، از مجموع 1200 نفر از دانشآموزان به اين پرسش، در مجموع 58/38% پاسخ كم و خيلي كم و 42/61% پاسخ زياد و خيلي زياد را انتخاب كرده اند. بنابراين درصد زيادي از دانشآموزان معتقدند كه مديريت و كادر اداري آموزشگاه در اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي با معلم همكاري ميكنند. از مجموع پاسخهاي 120 نفر از دبيران به اين پرسش، در مجموع 50/37% پاسخ خيلي كم و كم و 50/62% پاسخ زياد و خيلي زياد را انتخاب كردهاند. بنابراين درصد زيادي از دبيران معتقدند كه مديريت و كادر اداري آموزشگاه در اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي با معلم همكاري ميكنند. از مجموع پاسخهاي 20 نفر از متصديان آزمايشگاه به اين پرسش، در مجموع 30% پاسخ خيلي كم و كم و 70% پاسخ زياد و خيلي زياد را انتخاب كردهاند. بنابراين درصد زيادي از متصديان آزمايشگاه معتقدند كه مديريت و كادر اداري آموزشگاه در اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي با معلم همكاري ميكنند. از مجموع پاسخهاي 120 نفر از كارشناسان گروههاي آموزشي به اين پرسش، در مجموع 45% پاسخ خيلي كم و كم و 55% پاسخ زياد و خيلي زياد را انتخاب كردهاند. بنابراين درصد زيادي از كارشناسان گروههاي آموزشي معتقدند كه مديريت و كادر اداري آموزشگاه در اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي با معلم همكاري ميكنند. جدول -1: فراواني مطلق و نسبي پاسخهاي داده شده به پرسش سطوح گروه خيلي زياد زياد كم خيلي كم جمع فراواني مطلق فراواني نسبي فراواني مطلق فراواني نسبي فراوايني مطلق فراواني نسبي فراواني مطلق فراواني نسبي فراواني مطلق فراواني نسبي دانشآموزان 258 50/21 479 92/39 436 33/36 27 25/2 1200 100 دبيران 21 50/17 54 00/45 41 17/34 4 33/3 120 100 متصديان آزمايشگاه 6 00/30 8 00/40 5 00/25 1 00/5 20 100 گروههاي آموزشي 16 33/13 50 67/41 43 83/35 11 17/9 120 100 با عنايت به ميزان درصد پاسخهاي مثبت به اين سؤال، ميتوان اين استنباط را كرد كه حداكثر 75% از جامعه آماري شركت كننده در اين پژوهش معتقدند كه مديران و كادر اداري مدارس، در اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي با معلم همكاري دارند. مقايسه چنين وضعيتي با كشورهاي مؤفق در آموزش علوم تجربي بالاخص در دوره متوسطه نشان داده است كه ميزان همكاري مديران مدارس كشورمان با معلمان در انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي كافي نبوده و همكاري بيشتري را طلب ميكند. بررسي پژوهشهاي انجام گرفته در اين زمينه (اصفا، 1385)نشان داده است که بين فضا، امکانات آزمايشگاهي، بودجه تخصيص يافته به آزمايشگاه و استفاده بهينه از آنها، رابطه معنيداري وجود دارد. کمبود وسايل و ابزارهاي لازم در آزمايشگاه، بهانهاي براي عدم اجراي فعاليتهاي عملي مناسب براي آموزش علوم شده است؛ چرا که بسياري از آزمايشها با وسايل و ابزارهاي موجود و دردسترس، حتي در خارج از مدرسه نيز قابل انجام ميباشند. بررسي آمارهاي ارايه شده از طرف مسئولين و نيز مشاهده مستقيم آزمايشگاههاي مدارس، نشان ميدهد كه در چند سال اخير تلاشهاي زيادي جهت تجهيز مدارس از لحاظ مواد شيميايي، ابزار، تجهيزات و نرم افزارهاي ويژه آموزش مجازي و شبيه سازي فعاليتهاي عملي صورت گرفته است؛ اما اين اقدامات تاثير اندكي در استفاده اثربخش از آزمايشگاهها و انجام فعاليتهاي عملي در مدارس دوره متوسطه داشته است (حاج قاسمي، 1384). همچنين مطالعات مختلف (بدريان، 1385؛ كيامنش، 1382) نشان ميدهند كه بسياري از كشورهاي برخوردار كه داراي مدارس و آزمايشگاههاي بسيار مجهر ميباشند(از جمله آمريكا)، فاقد كيفيت آموزشي مقبول و مؤفقي هستند. همچنين برخي از كشورهاي نيمه برخوردار و يا حتي كم برخوردار كه از حيث برخورداري از امكانات و وسايل آزمايشگاهي در حد مطلوبي نيستند، كارنامه درخشاني در آموزش علوم و مهارتهاي پايه دارند. اين وضعيت در كشور ما و نيز مدارس مناطق مختلف قابل مشاهده است. برگزاري مسابقات دانشآموزي انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي كه هر ساله به صورت منطقهاي و كشوري برگزار ميشود، نشان داده است كه اغلب مدارس موفق در زمره مدارس كم برخوردار و نيمه برخوردار هستند. اين امر نشان ميدهد كه شاخصهاي موفقيت در ميزان پيشرفت تحصيلي و نيز مسابقات آزمايشگاهي برخي از مدارس كم برخوردار و حتي غير برخوردار از امكانات فيزيكي و تجهيزات آزمايشگاهي، در مقايسه با مدارس مشابه اما برخوردار، چشمگيرتر بوده است. بررسيهاي اوليه نشان داده است كه ميزان توجه ويژه معلم، مدير و كادر اداري اين مدارس موفق، دليل اصلي موفقيت دانشآموزان بوده و كمبود امكانات نتوانسته است مانع اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي شود. مديران مدارس به عنوان برنامهريزان و سياستگذاران اصلي فعاليتهاي آموزشگاهي نقش پررنگتري در اين امر داشته و اهتمام ويژه آنان به استفاده بهينه از امكانات آزمايشگاهي و آموزش اثربخش علوم پايه نقشي تعيين كننده دارد. توجه ويژه مدارس برخوردار به آمادهسازي دانشآموزان جهت قبولي در آزمونهاي ورودي دانشگاهها سبب گشته است تا در اين نوع مداري به جاي پرداختن به آموزش عميقتر و مفهوميتر علوم، آموزش كليشهاي و كنكور محور ملاك قرار گرفته و بخش اعظم زمان كلاسهاي درسي صرف ارايه مطالب بيشتر و نكات كنكوري گردد تا بدينوسيله شانس قبولي دانشآموزان در دانشگاهها افزايش يابد. اين در حالي است كه رويكرد آزمونهاي ورودي دانشگاهها در سالهاي اخير به سنجش مفاهيم و مهارت ها معطوف شده و دانشآموزاني كه مطالب را عميقتر و مفهوميتر فرا گرفتهاند (از طريق انجام فعاليتهاي آزمايشگاهي)، شانس قبولي بيشتري دارند. پيشنهادات: بر اساس نتايج حاصل از پژوهشهاي انجام يافته مشابه و همچنين اين پژوهش، و با عنايت به نقش موثر و مثبت اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي و توام ساختن درسهاي نظري و عملي در آموزش اثربخش علوم تجربي به ويژه در دوره متوسطه نظام آموزش و پرورش کشورمان، و نيز به منظور ايجاد تحول و بهبود در روند برنامهريزي درسي، پيشنهادهايي به شرح زير ارائه مي گردد. 1. مديران محترم مدارس، ميزان استفاده از آزمايشگاه و انجام آزمايش را به نحو موثرتري در ارتقاي شغلي معلمان دخالت دهند. 2. مديران محترم مدارس ترتيبي اتخاذ نمايند تا در شيوههاي ارزشيابي مستمر، فعاليتهاي آزمايشگاهي نيز منظور گردد. 3. مديران محترم مدارس، در انتخاب متصديان و کارشناسان آزمايشگاهها در دوره متوسطه، شرايط و ضوابط مشخصي را رعايت کنند، چرا که متصديان و مربيان آزمايشگاهها در استفاده مناسب و پيوسته دبيران از آزمايشگاهها موثر و مفيد هستند. همچنين از بهكارگيري افراد فاقد مدرک تحصيلي مرتبط با کار آزمايشگاهي در پست متصدي آزمايشگاه خودداري شود. 4. هر ساله براي معلمان و متصديان آزمايشگاه، دورههاي کارآموزي و آموزش ضمن خدمت مناسب برنامه ريزي و اجرا گردد تا توانايي فعاليت در آزمايشگاه در آنان افزايش يابد. منابع مورد استفاده: 1. اصفا، آرزو (1385)، علل اجرا نشدن فعاليتهاي عملي در آموزش علوم دوره متوسطه شهر تهران، سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي، تهران. 2. بدريان، عابد (1385)، فراتحليلي بر جايگاه فعاليتهاي عملي در آموزش شيمي، ششمين كنفرانس آموزش شيمي ايران، اهواز. 3. بدريان، عابد (1384)، جايگاه فعاليتهاي عملي در آموزش اثربخش علوم تجربي، ماهنامه پژوهش، شماره 51.. 4. بدريان، عابد (1385)، الگوي نظري آموزش اثربخش علوم تجربي از طريق فعاليتهاي آزمايشگاهي، اولين همايش ملي نوآوريهاي آموزشي، تهران. 5. بدريان، عابد (1385)، مطالعه تطبيقي استاندارهاي آموزش علوم كشورهاي مؤفق و ايران، سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي، تهران. 6. حاج قاسمي، قاسم (1384)، 7. صفري، پريوا (1385)، آموزش علوم و ضرورت نوآوري در همگرايي با فعاليتهاي آزمايشگاهي، اولين همايش ملي نوآوريهاي آموزشي، تهران. 8. يزداني، ابولفضل (1385)، : بررسي ميزان اثربخشي آزمايشگاههاي دبيرستانها از نظر دبيران و دانشآموزان، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران مركز. 9.
برچسب : نویسنده : ghonchehaydanesha بازدید : 132